نگران نباش
رمان مورد توجه منتقدين و وبلاگ نويسان ايران از ((مهسا محب علي))، راوي فضايي وهم آلود وخوابگونه از تهراني در حال زلزله و آشوب.
بخش اعظم داستان واگويه هاي شخصيت اصلي داستان از حالات خود و تشريح فضاي اطراف است وكمترين حجم ديالوگ را داراست. نوشتن چنين داستاني كاري است سخت و دشوار كه "محب علي" از عهده آن برآمده است.
بهار 63
اين رمان در شهر رشت مي گذرد و فكر مي كنم بچه هاي اين شهرازخواندن ارجاعات به مكان ها و خيابان هاي اين شهر درمتن داستان لذت خواهند برد.علاوه بر قصه خاص اين كتاب كه رابطه همزمان مرد داستان است با سه زن! كه البته ((مجتبي پورمحسن)) كم وبيش ازعهده روايت آن بر آمده ،در چند جا قلم او دراوج است . يكي قسمت بيدارشدن شخص اول قصه و خالي ديدن جاي" تهمينه" در كنار خود و بر روي تختخواب، كه بسيار تاثيرگذار از كار درآمده است .
و ديگري درتوصيف حال و هواي خيانت است كه موفق بوده است .همچنين بيماري شخصيت اول داستان را (تكرر ادرار) بخوبي قابل تصور است.
تهران در بعد از ظهر
" مصطفي مستور" نياز به معرفي ندارد . داستان ((روي ماه خداوند راببوس)) و مجموعه داستان هاي ((چند روايت معتبر)) و ((عشق روي پياده رو)) و.... او را به علاقمندان به ادبيات معرفي كرد و ديگر كتاب هاي اين نويسنده نيز به پرفروشترين كتاب هاي اين حوزه تبديل شده است . اما فاصله (( تهران در بعد ازظهر )) با بهترين كارهاي او كه نام بردم ، متاسفانه زياد است و تنها در يكي و دو داستان اين مجموعه ،"چند روايت معتبر درباره برزخ " و" چند مسئله ساده "، مصطفي مستورِ هميشگي تكرار شده است .
البته تلاش او درتجربه روايت هاي متفاوت قابل تقدير است و در اين كتاب نيزاز چند نوع روايت جديد بهره برده كه داستان " چند مسئله ساده " بهترين آن هاست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر