مرداد ۱۰، ۱۳۸۹

صداي عزيز

استاد كجا رفتي؟
استاد بيا كه رسيد فصل درو
ما مي خواستيم سر كارمون بريم و...
استاد چشماتو واكن و نگاهي به ما كن
خورشيد در آمده است و
الان وقت رفتن نيست.
ما پس از نادر ابراهيمي ، قيصر امين پور ، بابك بيات و.... خيلي تنها شده ايم.
عزيزاني كه براي اينكه ايران خانه خوبان شود خونه دلها خورده بودند.
محمد نوري عزيز تو را به جان مريم! تو ديگر نرو!
حالا فرشتگان دارند بر رهت گل مي افشانند و مي خوانند: آمدي بر بام جان پر زدي ...
و همچو نور تو را بر ديده هايشان مي نشانند.

پي نوشت1: حواستون هست خدا داره به سرعت دوستانش را از اين دنياي دني خارج مي كنه؟!
پي نوشت2: اين مطلب  را به محض خبر دار شدن از رفتن خواننده محبوبم نوشتم و به همين دليل خالي از اشكال نيست.

هیچ نظری موجود نیست: