خرداد ۲۶، ۱۳۸۹

دشواري هاي زندگي مومنانه در تهران

ديدن فيلم ساده و بي ادعاي ((طلا و مس)) در هجوم و وفورفيلم هاي آبگوشتي و فيلم هاي پرمدعا اما توخالي، براي دوستداران سينما فرصت خوبي است ، دغدغه هاي مطروحه در فيلم چيزي نيست كه تاكنون حرفي از آن به ميان نيامده باشد . اخلاق و حفظ و تقويت آن در اين شهر بي ترحم لُب و شايد تمامي نيت دست اندركاران ساخت طلا و مس است كه انصافا باتوجه به محدوديت ها و امكانات از عهده آن بر آمده اند . فيلم نامه كم نقص حامد محمدي، كارگرداني سنجيده همايون اسعديان- كه كم كم داشتيم ازاو نااميد مي شديم- ، بازي خارق العاده ، سخت و پر از جزئيات نگار جواهريان ، طراحي صحنه و لباس مناسب مرجان گلزار و ... همه و همه فيلمي ديدني و تماشايي ساخته به نام طلا ومس.
تنها مي ماند استفاده از يك شخصيت عقب مانده ذهني كه از فرط استفاده در فيلم هاي ديني بيشتر به شوخي بدل شده است و مي بايست جايگزيني برايش يافت وهمچنين استفاده از مهران رجبي كه ديگر كاملا نوع بازي اش لو رفته و شيره اش (نمك اش) گرفته شده و چيز تازه اي براي ارائه ندارد و بر ضد خود و نيت كارگردان عمل مي كند.
فكر نمي كنم در اين قحط سالي فيلم خوب از دست دادن طلا و مس كاري سنجيده باشد.

هیچ نظری موجود نیست: