
شايد "هيچ" تنها طنز تلخ يا طنز سياه تاريخ سينماي ايران باشد.فيلمي كه مي توان با صلابت و صراحت "سينما" ناميدش.علاوه بر ويژگيهاي فني و تكنيكي فيلم از جمله بازي هاي فوق العاده(مهدي هاشمي و نگار جواهريان) وعالي(باران كوثري و مهران احمدي)وخوب (باقي بازيگران) ، طراحي صحنه و لباس صحيح توسط كاهاني (پوشش نگار جواهريان) ، گريم باور پذير(مهدي هاشمي و مهران احمدي)و فيلم برداري پر زحمت فيلم، نمي توان از فيلمنامه استثنايي "هيچ"،هيچ نگفت، كه توجه به جزييات در فيلمنامه ،معرفي كوتاه و كافي شخصيت ها،ديالوگهاي روان و واقعي و در نهايت چفت وبست محكم فصلهاي مختلف فيلمنامه،همه وهمه تركيبي ساخته اند كه شده :"هيچ". فيلمي كه سينماي ايران مي تواند به آن افتخار كند ، كارگردانش به آن افتخار مي كند ، بازيگرانش به بازي در آن افتخار مي كنند و تماشاگراني كه در پايان فيلم زمين گير (صندلي گير ) شده اند مي توانند به ديدن آن افتخار كنند.
داخل سينما تعدادي از تماشاگران با مواجهه با چنان پايان تلخ و غير منتظره اي سر خورده و شاكي بودند،آنها انتظار پاياني سر خوشانه و همراه با جشن و پايكوبي وشايد مراسم عروسي را داشتند (مطابق با رسم ديرينه القايي توسط تلويزيون و فيلم هاي آبگوشتي سينما) و در انتظار راست و ريست شدن همه مشكلات ومتحول شدن همه آدم هاي فيلم بودند (بر خلاف قانون و روح حاكم بر زندگي واقعي).
باخودم فكر مي كنم و از خودم مي پرسم چه تعدادي از انبوه تماشاگران ميليوني كه از "اخراجي ها"ي1و2 خوششان آمده،از "كيش و مات"،از" زندگي شيرين" لذت برده اند و از "آقاي هفت رنگ" ها سير و سر مست شده اند ،از اين فيلم تلخ اما واقعي راضي مي شوند و به ديگران ديدنش را توصيه مي كنند؟ بانگي آمد كه : "هيچ".
پي نوشت1: بزرگي گفته "غم و شادي همزاد همند". راست گفته!
پي نوشت 2: خدا را شكر كه از اين فيلم برداشت سياسي نكرده اند!!، والا تو خواب هم اكران نمي شد.
مي شد ؟ 7/1/89
۴ نظر:
فکر کنم تلخترین و واقعی ترین پایان بندی تو چندین سال اخیر سینمای ایران مال هیچ بود.
مهدی هاشمی مثل همیشه فوق العاده بود - قشنگ بود برعکس به رنگ ارغوان
منتظر فیلم بعداز"هیچ" هستم.چقدر قشنگ زندگی رو نشون داد.امیدوارم تکراری نشه کاراش وبرسه پاروی پله های بعدی بذاره
هيچ پوچ بود !
به همين سادگي در همين نزديكي !
ناشناس، به رنگ ارغوان که قشنگ بود!
ارسال یک نظر