"محاكمه در خيابان"مانند ديگر فيلم هاي رئاليستي از معضلات و مشكلات جامعه امروز مي گويد. از دروغ و خيانت .همانند فيلم ماندني و زيباي "درباره الي"** "محاكمه در خيابان" سينماي كيميايي و گزارش او از سال88 است با مختصات و روح حاكم بر جامعه اين سال ها علي الخصوص اين سال هاي تهران است ،چرا كه كيميايي بچه تهران و فرزند زمانه است. اگر "قيصر" دهه 40 آب منگلي را مي كشد و به دست آب منگلي ديگر كشته مي شود، به قيصر دهه 80 خيانت مي شود وبا دروغ فريبش مي دهند چرا كه آب منگل هاي معاصر اينگونه اند.
سياهي و تيرگي حاكم بر اين فيلم،سياهي و تيرگي حاكم بر اين شهر سياه و تيره است و دنياي ما نيز از مجموع اين شهرهاي سياه و تيره تشكيل شده است. دروغ اگر رنگي داشته باشد سياه است و خيانت آنچه بر جا مي گذارد تيرگي است.شايد به اين خاطر كه فروتن اين ديالوگ شاهكار را به يك آب منگل امروزي ميگه كه"از ريخت اين دنيايي كه شماها توش زندگي ميكنيد بدم مياد".
دوستداران كيميايي كه با ديدن "فرياد" و" سربازان جمعه" از او نا اميد شده بودند حالا با "حكم" و "محاكمه در خيابان" باز هم اميدوارند كه "سازنده قيصر" همچنان "قيصر ساز" است.
اگر تاب مواجهه با تلخي واقعيت را داريد،محاكمه در خيابان راببينيد. البته با ترانه زيباي پاياني اش با صداي رضا يزداني و ترانة يغما گلرويي.
*: مي خواستم عنوان اين يادداشت را با استفاده از جمله پولاد كيميايي تو گلفروشي،"تاشدم/ تاشد" بذارم، اماوقتي يادداشت را خوندم، ديدم نمي شه!
**:فيلمنامه را كيميايي با همكاري اصغر فرهادي (درباره الي) نوشته است!
۲ نظر:
مثل هميشه عشق ادم كور و كر مي كنه !
ودر اخر هر سوالي كه دنبالش مي گرده:
جوابي كه خودش مي خواد مي شنوه
حتي اگه دروغ باشه
سلام دایی جون ناسر
عرض ادب و احترام، عرض بندگی، عرض عبودیت :)
خواستیم نظر بدیم،ترسیدیم مثه آقا رضا دعوامون کنی! اگه قول بدی دعوامون نکنی نظر داریم بدیم! :) :)
ارسال یک نظر