up in the air -1 يا پا درهوا: به كارگرداني جيسن ريتمن و بازي جرج كلوني. فيلمي كه نامزد 6 جايزه اسكار بود.
چند تا موضوع تواين فيلم براي من جالب بود كه تيتر وار ميگم تا هم قصه لو نره و هم بعد از اين كه ديديد با هم بحث و تبادل نظر كنيم.
الف:ترس از تغيير: چه تغيير در شغل ، شرايط زندگي و كار و همچنين ترس از ازدواج.
ب: تكنولوژي ارتباطات بلاي جان ارتباطات: قبلا يه جايي گفته بودم كه موبايل فرزند ناخلف ارتباطاته!(عجب جمله اي!). واقعا بدون ايميل و sms، ارتباطات ما بيشتر از اين نبود؟
ج:سردي حاكم برجوامع امروزي:اين سردي در تصاوير، دكور،طراحي صحنه ولباس فيلم مورد توجه كامل بوده است.
د:پا در هوايي انسان معاصر: علاوه بر اسم فيلم، موضوع فيلم و آدم هاي آن نيز پا در هوا هستند .
2-the blind side يا نقطه كور: به كارگرداني لي هنكوك و بازي فوق العاده ساندرا بولاك، برنده جايزه اسكارنقش اول زن.
فيلمي براساس يك داستان واقعي در مورد يك قهرمان سياه پوستِ فوتبال آمريكايي كه با محبت يك خانواده سفيد پوست از فقر و تنهايي تا قهرماني پيش رفته است.فيلمي كه با مقداري هنر خرج كردن و حذف چند صحنه زايد!! در تلويزيون قابل پخش است. يك ملودرام واقعي. قدرت بازي ساندرا بولاك و محبت ومهرباني ساري و جاري در فيلم براي من كه در حين تماشا از واقعي بودن داستان خبر نداشتم ، رويايي، آرماني و تا حدودي غير قابل باور مي نمود. اما با فهميدن واقعيت ماجرا بياد اين شعر رويايي و دور از دسترس مولانا افتادم كه انگارمي تواند به حقيقت بپيوندد كه :
از محبت خارها گل مي شود وز محبت سركه ها مل مي شود
3.palermo shooting: به كارگرداني ويم وندرس كه نمي خوام در موردش زياد توضيح بدم فقط اين كه فضاي فيلم سوررئاليستي است و به قول بعضي از دوستان شديدا معنا گرا است . براي ترغيب به ديدن فيلم چند خط از ديالوگ فيلم را بخونيد :
- تا چند روز پيش من فقط به چيزهايي كه ميتونستم ببينم اعتقاد داشتم.
- الان چي؟
- الان گيجم! تو چطور؟
- من تنها به چيزهايي كه ديدني نيستند اعتقاد دارم!
- مثلا"؟
- خدا ، عشق، زندگي اينا همه نامرئي اند!
حالا تصميم با خودتونه اگر نخواستيد، نبينيد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر